جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای تیتانیوم

محمدحسین فتحی، وجیه السادات مرتضوی، سیدبهروز موسوی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۱ )
چکیده

ایمپلنتهای دندانی امروزه به عنوان روشی جهت جایگزینی دندانهای از دست رفته، رواجی روزافزون یافته اند. در این راستا در جهت بهبود خواص این ایمپلنتها و ارتباطی مناسبتر با استخوان در برگیرنده آنها تحقیقات فراوانی در حال انجام است. این مطالعه به منظور دستیابی همزمان به دو هدف بهبود مقاومت خوردگی ایمپلنت فلزی و تامین سازگاری زیستی مطلوب از یکسو و همبندی با استخوان، تامین پیوند زیستی و کاهش زمان درمان از سوی دیگر انجام شد. فولاد زنگ نزن ۳۱۶ ال، آلیاژ کبالت-کرم-مولیبدن (وایتالیوم) و تیتانیوم خالص تجارتی، به عنوان زیر لایه فلزی ایمپلنت انتخاب گردید و هیدروکسی آپاتیت با تکنیک پاشش پلاسمایی بر روی آنها پوشش داده شد؛ سپس پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم طراحی و تهیه گردید؛ به همین منظور، پوشش هیدروکسی آپاتیت پاشش پلاسمایی شده بر روی تیتانیوم رسوب فیزیکی بخار شده که روی زیر لایه فولاد زنگ نزن قرار گرفته بود، نشانده شد. مشخصه یابی و ارزیابی پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم، با استفاده از تکنیکهای پراش پرتوایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی توزیع انرژی پرتوایکس (EDX) انجام شد و رفتار خوردگی ایمپلنتهای بدون پوشش و با پوشش با اجرای آزمونهای الکتروشیمیایی ارزیابی گردید تا تاثیر پوششها بر رفتار خوردگی ایمپلنت به عنوان شاخص اساسی سازگاری زیستی تعیین شود. نتایج نشان داد که در بین زیر لایه های بدون پوشش، تیتانیوم خالص تجارتی از بالاترین مقاومت خوردگی در محلولهای فیزیولوژیکی برخوردار است و فولاد زنگ نزن در پایین ترین رده قرار دارد. این رده بندی مستقل از نوع محلول فیزیولوژیکی است. پوشش هیدروکسی آپاتیت پاشش پلاسمایی شده، چگالی جریان خوردگی هر یک از سه نوع زیر لایه فلزی را کاهش میدهد ولی رده بندی مقاومت خوردگی آنها تغییری نمی کند. این پوشش همانند یک مانع مکانیکی روی زیر لایه عمل می کند ولی قادر نیست به طور کامل از برهمکنش فلز و محیط جلوگیری کند. پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم بر روی فولاد زنگ نزن، سبب بهبود مقاومت خوردگی می شود و چگالی جریان خوردگی را کاهش می دهد. چگالی جریان خوردگی فولاد زنگ نزن با پوشش کامپوزیتی معادل چگالی جریان خوردگی تیتانیوم با پوشش هیدروکسی آپاتیت است و این پدیده نیز مستقل از نوع محیط می باشد. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که پوشش کامپوزیتی می تواند اهداف کاملا متمایز را همزمان حاصل نماید و تلفیق آن با فولاد زنگ نزن ۳۱۶ ال، جهت ساخت و تهیه ایمپلنتهای دندانی، ضمن تامین سازگاری زیستی. ترویج رشد استخوان، پیوند با بافت و تثبیت بیولوژیکی، می تواند مزایای کاهش هزینه و سهولت تهیه مواد و اجزای سازنده را نیز در برداشته باشد.


کاظم آشفته یزدی، محمد اسلامی، علی سلیمانی، محمد سعید شیخ‌رضایی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

بیان مسأله: پاکسازی و شکل‌دهی کانال یکی از گامهای مهم در درمان ریشه دندان می‌باشد. در این مورد هر روزه وسایل جدیدی توسط شرکتهای مختلف طراحی و وارد بازار می‌شوند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان کارایی روشهای چرخشی Profile، Protaper، Flex Master و دستی NiTi K-File در آماده‌سازی کانال ریشه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی ۸۰ ریشه مزیال دندانهای مولر فک پایین انسان که تازه بیرون آورده شده بودند، انتخاب شدند. در هر ریشه یکی از کانال‌ها به عنوان شاهد و کانال دیگر به عنوان مورد در نظر گرفته شد. این ریشه‌ها به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و هر یک از آنها توسط یکی از فایل‌های Profile، Protaper، Flex Master و فایل دستی  NiTi Kآماده شدند. پس از دکلسیفیکاسیون, مقاطع میکروسکوپی از ریشه‌ها در فاصله ۳ و ۵ میلیمتری از انتهای اپکس تهیه شد و با استفاده از میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. معیار ارزیابی بر اساس میزان دبری و پره‌دنتین باقیمانده و میزان صاف شدن دیواره‌های کانال بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Kruskal- Wallis تحلیل گردید.
یافته‌ها: میزان دبری باقیمانده در مقطع ۳ میلیمتری، در گروه Protaper، Flex Master به طور معنی‌داری کمتر بود (۰۵/۰P<) ولی در مقطع ۵ میلیمتری اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. از نظر میزان پره‌دنتین باقیمانده در مقاطع ۳ و ۵ میلیمتری اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. Protaper به طور معنی‌داری دیواره‌های صاف‌تری نسبت به گروههای دیگر در مقاطع ۳ و ۵ میلیمتری ایجاد نمود
(۰۵/۰P<).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد برای پاکسازی کانال ریشه استفاده از فایل Protaper، مناسب‌تر باشد.


مهدی تبریزی زاده، نسیم نکوفر،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده

زمینه وهدف: حفظ شکل اصلی کانال و امنیت کار در حین آماده سازی کانال‌های منحنی از مشکلات موجود در درمان ریشه دندان می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه چند فاکتور مهم در هنگام آماده سازی کانال با دو سیستم مختلف فایل‌های چرخشی و دستی نیکل تیتانیوم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۶۰ دندان کشیده شده انسان با انحنای ریشه بین ۱۰ تا ۴۲ درجه به دو گروه با میانگین انحنای ریشه مساوی تقسیم شدند. کانال‌ها در یک گروه توسط فایل‌های چرخشی فلکس مستر و در گروه دیگر توسط فایل‌های دستی نیکل تیتانیوم هایژنیک آماده سازی شدند؛ پس از آماده سازی کانال‌ها، میزان جا به جایی کانال ریشه، از دست دادن طول کارکرد، موارد شکستن فایل، سوراخ شدن ریشه وطول زمان کارکرد در دو گروه ثبت و مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون ‌t با سطح معنی داری ۰۵/۰P< مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: طبق نتایج به دست آمده، در هر دو روش انحنای کانال به خوبی حفظ شد. از دست دادن طول کارکرد، شکستن فایل و یا سوراخ شدن ریشه در هر دو روش مشاهده نشد. میانگین طول زمان کار در وسیله چرخشی به نحو معنی داری از فایل دستی کمتر بود.
نتیجه‌گیری: توصیه می‌شود با توجه به حفظ شکل کانال وامنیت مناسب در هر دو روش و به خصوص موفقیت آمیز بودن استفاده از وسیله چرخشی، معرفی یک نوع تکنیک چرخشی در برنامه آموزش اندودنتیک دانشجویان دندانپزشکی گنجانده شود.


مرضیه علی‌خاصی، روشنک بقایی، نسیم خسرونژاد، پویا اصلانی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: در پاسخ به نیاز‌‌‌های زیبایی بیماران، استفاده از اباتمنت‌‌‌های سرامیکی گسترش یافته است. علی‌رغم زیبایی این اباتمنت‌‌‌ها، دقت ماشین کاری و تطابق آن‌‌ها همواره مورد سوال بوده است. هرگونه عدم تطابق در محل اتصال بین اباتمنت و ایمپلنت، درنهایت منجر به از دست دادن گشتاور و شل شدن پیچ اباتمنت می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه میزان از دست دادن گشتاور اولیه در اباتمنت‌‌‌های زیرکونیایی
manually aided design/manually aided manufacture (MAD/MAM) و پیش‌ساخته تیتانیومی بود.

روش بررسی: هفت عدد اباتمنت تیتانیومی (Branemark RP, Easy abutment) تهیه گردید. برای ساخت اباتمنت‌‌‌های سرامیکی، از تکنیک copy milling (MAD/MAM) استفاده شد و با دوپلیکیت کردن اباتمنت‌‌‌های تیتانیومی هفت عدد اباتمنت زیرکونیایی (ZirkonZahn, Sand in Taufers, Italy) تهیه شد. اباتمنت‌‌‌های هر دو گروه، ابتدا با گشتاور ۳۵ Ncm بر روی مدل ایمپلنت محکم شدند و پس از ۱۰ دقیقه مجدداً گشتاور با همان مقدار اولیه، اعمال گردید. سپس اباتمنت‌‌‌ها با Torque controller باز شده و مقادیر عددی detorque را در هر نمونه توسط تورک متر دیجیتالی به صورت درصدی از گشتاور ابتدایی ثبت گردید. آنالیز آماری توسط t-test صورت گرفت.

یافته‌‌‌ها: میانگین از دست دادن گشتاور در اباتمنت‌‌‌های از پیش‌ساخته ۷۱/۱۲ Ncm با انحراف معیار ۷۰/۱ و برای اباتمنت‌‌‌های سرامیکی MAD-MAM، ۵۰/۱۵ Ncm با انحراف معیار ۶۷/۴ بود که از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری بین دو گروه وجود نداشت (۲۳/۰P=).

نتیجه‌گیری: باتوجه به محدودیت‌‌‌های این مطالعه، می‌توان نتیجه گرفت که بین میزان detorque در اباتمنت‌‌‌های سرامیکی از نوع MAD/MAM و تیتانیومی تفاوتی وجود ندارد.


مجید صاحبی، مرضیه علی‌خاصی، فرشاد موافق، وحیده نظری،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در پاسخ به نیازهای زیبایی و استفاده از اباتمنت‌های سرامیکی، تشخیص عدم تطابق در محل اتصال اباتمنت- ایمپلنت، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. هدف این مطالعه بررسی حساسیت و ویژگی تصاویر رادیوگرافی در تشخیص عدم تطابق اباتمنت‌های زیرکونیایی و تیتانیومی در سه نوع ناحیه اتصال بود.

روش بررسی: از هر کدام از سیستم‌های Branemark، Noble active و Replace یک ایمپلنت با قطر متوسط در مدل‌های آکریلی مانت شد. اباتمنت‌های تیتانیومی و زیرکونیایی یک بار با انطباق صحیح و یک بار با فاصله ۰,۵ میلی‌متر به ایمپلنت‌ها متصل شدند. از دوازده حالت به دست آمده، تصاویر رادیوگرافی دیجیتال با زوایای عمودی و افقی صفر درجه تهیه شد و برای ارزیابی وجود یا عدم وجود شکاف، به ده نفر متخصص در درمان ایمپلنت در دو نوبت زمانی نشان داده شد. آنالیز آماری توسط انالیز کاپا صورت گرفت.

یافته‌ها: ضریب همبستگی بین طبقه‌ای (ICC) نوبت‌های اول و دوم به ترتیب ۵۲/۰ و ۷۲/۰ بود (P<۰,۰۱). حساسیت تشخیص شکاف در گروه‌های مطالعه قابل قبول بود (۱۰۰-۹۵%)، به جز در Noble active با اباتمنت تیتانیومی که کمترین میزان را داشت (۳۵%). ویژگی تمام گروه‌ها قابل قبول بود (۹۵-۸۰%) غیر از Noble active و Replace با اباتمنت‌های زیرکونیایی که به ترتیب ۴۵% و ۳۰% بود و در Branemark با اباتمنت تیتانیومی بیشترین مقدار را داشت (۹۵%).

نتیجه‌گیری: حساسیت تصاویر رادیوگرافی در تشخیص عدم تطابق تنها در Noble active با اباتمنت تیتانیومی قابل قبول نمی‌باشد. ویژگی تصاویر رادیوگرافی در موارد عدم وجود شکاف در اباتمنت‌های تیتانیومی مطلوب‌تر است.


عادل پیرجمالی نیسیانی، محسن صراف بید آباد، نیما جمشیدی،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش شکست‌ها در فرایند کاشت ایمپلنت‌های دندانی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر بیومکانیکی دو جنس مختلف ایمپلنت دندانی پس از کاشت و بارگذاری در استخوان فک بود.

روش بررسی: یک مدل سه ‌بعدی از فک پایین توسط نرم‌افزار MIMICS ۱۰,۰۱ طراحی شد. از روی مدل به دست آمده، بخش انتهایی فک پایین در نرم‌افزار CATIA V۵ طراحی گردید و فرایند دریلینگ بخش کورتیکال آن به‌کمک شبیه‌سازی با روش تحلیل اجزای محدود در نرم‌افزار DEFORM-۳D V۶,۱ انجام شد. سپس مدل سه ‌بعدی حفره ایجاد شده از محل دریل ‌شده استخراج گردید و یک مدل ایمپلنت دندانی ITI که در نرم‌افزار CATIA V۵ طراحی شده بود، داخل آن قرار داده شد. فضای باقیمانده بین ایمپلنت و حفره ایجاد شده به ‌عنوان استخوان کورتیکال تازه تشکیل ‌شده در محل دریلینگ، پس از گذشت
۶ هفته از کاشت ایمپلنت تعیین شد و خواص مکانیکی استخوان جدید به نرم‌افزار DEFORM-۳D V۶,۱ وارد گردید و بارگذاری بر سطح دو ایمپلنت با جنس‌های تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم اعمال شد.

یافته‌ها: تغییرات حجمی پدید آمده در استخوان کورتیکال تازه تشکیل شده در اطراف ایمپلنت تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم به ترتیب برابر با ۲۳۸/۰ و ۲۴۲/۰ درصد به دست آمد. همچنین، میزان حرکت ایمپلنت‌ها در داخل استخوان فک برای جنس تیتانیوم خالص ۰۰۵۱۴/۰ و برای زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم معادل ۰۰۵۳۸/۰ میلی‌متر بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از نظر بیومکانیکی، ایمپلنت دندانی با جنس تیتانیوم خالص شرایط مناسب‌تری را در استخوان فک نسبت به جنس زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم ایجاد می‌کند.

زمینه و هدف: کاهش شکست‌ها در فرایند کاشت ایمپلنت‌های دندانی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر بیومکانیکی دو جنس مختلف ایمپلنت دندانی پس از کاشت و بارگذاری در استخوان فک بود.

روش بررسی: یک مدل سه ‌بعدی از فک پایین توسط نرم‌افزار MIMICS ۱۰,۰۱ طراحی شد. از روی مدل به دست آمده، بخش انتهایی فک پایین در نرم‌افزار CATIA V۵ طراحی گردید و فرایند دریلینگ بخش کورتیکال آن به‌کمک شبیه‌سازی با روش تحلیل اجزای محدود در نرم‌افزار DEFORM-۳D V۶,۱ انجام شد. سپس مدل سه ‌بعدی حفره ایجاد شده از محل دریل ‌شده استخراج گردید و یک مدل ایمپلنت دندانی ITI که در نرم‌افزار CATIA V۵ طراحی شده بود، داخل آن قرار داده شد. فضای باقیمانده بین ایمپلنت و حفره ایجاد شده به ‌عنوان استخوان کورتیکال تازه تشکیل ‌شده در محل دریلینگ، پس از گذشت
۶ هفته از کاشت ایمپلنت تعیین شد و خواص مکانیکی استخوان جدید به نرم‌افزار DEFORM-۳D V۶,۱ وارد گردید و بارگذاری بر سطح دو ایمپلنت با جنس‌های تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم اعمال شد.

یافته‌ها: تغییرات حجمی پدید آمده در استخوان کورتیکال تازه تشکیل شده در اطراف ایمپلنت تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم به ترتیب برابر با ۲۳۸/۰ و ۲۴۲/۰ درصد به دست آمد. همچنین، میزان حرکت ایمپلنت‌ها در داخل استخوان فک برای جنس تیتانیوم خالص ۰۰۵۱۴/۰ و برای زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم معادل ۰۰۵۳۸/۰ میلی‌متر بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از نظر بیومکانیکی، ایمپلنت دندانی با جنس تیتانیوم خالص شرایط مناسب‌تری را در استخوان فک نسبت به جنس زیرکونیوم -۵/۲% نایوبیوم ایجاد می‌کند.


سید امیرحسین میرهاشمی، سحر جهانگیری، مینا مهدوی مقدم، راشین بهرامی،
دوره ۳۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: تمام اجزای فلزی دستگاه های ارتودنسی به دلیل برخی از تغییرات شیمیایی، مکانیکی، حرارتی، میکروبیولوژیکی و آنزیمی تا حدودی در محیط دهان دچار خورد‌گی شده و موجبات تسهیل آزاد سازی یون‌ را فراهم می‌کنند . آزاد سازی یونی می‌تواند منجر به تغییر رنگ بافت نرم مجاور یا ایجاد واکنش‌های آلرژیک در بیماران حساس و یا حتی باعث درد موضعی در ناحیه شود. به طور کلی یون‌‌ها می‌توانند در صورت رسیدن به مقادیر آستانه، منجر به عوارض جانبی سمی و بیولوژیکی شوند از این رو میزان آزاد سازی یون‌ها از اجزای فلزی دستگاه‌های ارتودنسی برای ما اهمیت دارد. هدف از این مطالعه مروری، بررسی میزان آزاد سازی یون‌های مختلف از اجزاء اپلاینس‌های فلزی ارتودنسی در محلول‌های متفاوت می‌باشد.
روش بررسی: یک بررسی مروری درباره میزان آزاد سازی یون‌های متفاوت از جمله نیکل، کروم، روی و تیتانیوم از دستگاه‌‌های ارتودنسی دارای اجزای فلزی در محلول‌های متفاوت با استفاده از منابع اطلاعاتی PubMed و Google scholar از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸ با کلید واژه Saliva Titanium/ Normal Saline / Ion release/ Orthodontic appliance/ Mouth wash/ Nickel/ Chromium  صورت گرفت. در نهایت بر طبق معیارهای ورود و خروج مطالعه، ۲۵ مقاله به دست آمد و مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: به دلیل مغایرت نتایج مطالعات و برای دستیابی به نتایج بهتر و مقایسه اصولی، به همگام سازی روش‌های اندازه‌گیری و هم چنین استفاده از محیط بزاق مصنوعی با  نرمال به عنوان گروه شاهد نیاز است.
نتیجه‌گیری: در تمامی مطالعات اثر pH اسیدی بر افزایش آزاد سازی یون‌ها قابل مشاهده بود، علاوه ‌بر این اجزاء آلیاژ SS (Stainless steel) کمترین میزان زیست سازگاری را در بین انواع آلیاژ‌‌ها از خود نشان دادند.
 

عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، مهناز مهران فر،
دوره ۳۵، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً، اضافه کردن نانو ذرات‌ به مواد ترمیمی و روش آماده سازی دندان با لیزر در مطالعات مختلفی جهت بررسی بهبود استحکام باند مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی استحکام باند برشی گلاس آیونومر بایواکتیو حاوی ذرات تیتانیوم و گلاس آیونومر معمولی با دو روش آماده سازی سطح با لیزر Er-YAG و کانونشنال بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۶۴ دندان پرمولر سالم کشیده شده جمع آوری شد. در روش کانونشنال، آماده سازی نمونه‌ها به صورتی انجام گردید که سطوحی از عاج با عمق ۵/۰ میلی متر با فاصله ۲ میلی متر از محل اتصال CEJ در ریشه یا تاج ایجاد شود. در گروه لیزر، بعد از تراش دندان‌ها سطح ناحیه با لیزر Er-YAG مورد آماده سازی قرار گرفت. سپس در قسمت میانی سطح باکال مولد استوانه‌ای با ابعاد ۵/۳ میلی متر قطر و ارتفاع ۴ میلی متر گذاشته و هر گروه با گلاس آینومرهای خاص خود ساخته شدند. نمونه‌ها به روش تصادفی ساده در ۸ گروه تقسیم بندی شدند (۸n=) :A (لیزر، گلاس آیونومر معمولی، عاج تاج)/B (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج)/C  (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج تاج)/D (کانونشنال، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج)/E  (لیزر، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه)/ F (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج ریشه)/ G (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه)/ H (کانوشنال، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج ریشه) و در نهایت استحکام باند برشی در universal testing machine با سرعت ۱ میلی متر در دقیقه اندازه گیری شد. جهت آنالیز داده‌ها،  به منظور بررسی اثر هر متغیر و اثر متقابل آن‌ها روی استحکام باند برشی از آزمون Two-way ANOVA استفاده شد، و جهت مقایسه دو به دو گروه‌ها از آزمون Tukey استفاده شد.
یافته‌ها: تفاوت آماری معنی‌دار تنها بین گروه‌های B با C (۰۰۲/۰P=) و  E(۰۰۷/۰P=) و G (۰۰۱/۰P=) و H (۰۱/۰P=) وجود داشت. بیشترین استحکام باند مربوط به گروه B‌ (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج) و کمترین مقدار مربوط به گروه G (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه) بود.
نتیجه گیری: هر سه عامل لیزر Er-YAG، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم و عاج تاج در افزایش استحکام باند تأثیر مثبتی داشته‌اند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb