بیان مسأله: جهت برداشت پلاک میکروبی از سطوح دندانی، تاکنون روشهای مختلفی برای مسواکزدن ارائه شده است. توانایی این روشها در برداشت پلاک میکروبی و نیز زمان لازم برای آموزش، یادگیری و انجام آنها، میتواند متفاوت باشد؛ ضمن این که کارایی هر یک از این روشها ممکن است در طول زمان به دلیل کاهش دقت عملکننده در رعایت اصول آموخته شده، کاهش یابد؛ به همین دلیل انتخاب مؤثرترین روش مسواکزدن مطلبی قابل بررسی است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه کارایی شش روش رایج و پذیرفته شده مسواکزدن بلافاصله پس از آموزش و نیز پس از مدت 1±7 روز استفاده از هر روش، انجام شد؛ همچنین زمان لازم برای آموزش، یادگیری و کاربرد روشها مورد مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: این تحقیق به صورت Single Blind Randomized Controlled Trial طراحیشد؛ 15 نفر داوطلب از بین دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقطع علوم پایه، مورد مطالعه قرار گرفتند. روشهایمسواکزدن مورد بررسی شامل روشهای Roll، Bass، Charters (C)، Modified Stillman (MS) و Modified Bass به دو طریق (MB2, MB1) بود. تمام روشهای مورد بررسی با ترتیب انتخاب تصادفی و طی شش دوره متوالی به هر شرکتکننده آموزش داده شد. طی دوره نخست در جلسه اول پس از پالیش کامل دندانها، از شرکتکننده درخواست شد به مدت 72-48 ساعت از تمیزکردن دهان به هر نحوی خودداری نماید. در جلسه دوم پس از ثبت پلاک ایندکس اولری، روش انتخابشده آموزش داده شد و در پایان داوطلب دهان خود را به همان روش مسواک میزد. مجدداً ایندکس پلاک اولری ثبت گردید. زمان لازم برای آموزش، یادگیری و استفاده از روش، تعیین و ثبت گردید. در پایان از داوطلب خواسته شد که به مدت 1±7 روز و روزی دو مرتبه به روش تازه آموخته شده، مسواک بزند. پس از این مدت در جلسه سوم ایندکس پلاک اولری برای بار سوم ثبت گردید و پس از پالیش مجدد دندانها دستور مجدد توقف هر گونه اقدام تمیزکننده دندانها به مدت 72-48 ساعت داده شد. این مدت به عنوان دوره Wash Out مرحله قبل و آمادهسازی مرحله بعد در نظر گرفته شد؛ سپس دورههای بعد نیز با همین روند در جلسات اول تا سوم انجام گرفت. در نهایت میزان پلاک میکروبی در دندانهای مختلف و سطوح مختلف دندانی، در اولین مرتبه استفاده و نیز پس از 1±7 روز استفاده از روشها مورد بررسی قرار گرفت؛ همچنین زمان لازم برای آموزش و استفاده از روشها نیز مقایسه شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از برنامه SPSS و بر اساس آنالیز واریانس بلوکهای کامل تصادفی تحلیل گردید.
یافتهها: از نظر تمیزکردن همه سطوح دندانها، در کاربرد بلافاصله پس از آموزش، روش C نسبت به بقیه روشها بجز MB1 و روش MB1 نسبت به دیگر روشها بجز C کارایی بیشتری نشان دادند (05/0P<) ولی در این مرحله اختلاف بین این دو روش و نیز بین دیگر روشها معنیدار نبود. پس از یک هفته استفاده از روشها، در کارایی روشهای مختلف تفاوت معنیدار مشاهده نگردید؛ از نظر تمیزکردن دندانهای خلفی در کاربرد بلافاصله پس از آموزش, روش C از بقیه روشها بجز MB1 بطور معنیداری کارایی بیشتری نشان داد (05/0P<). برتری روش MB1 نیز نسبت به برخی روشهای دیگر معنیدار بود (05/0P<) ولی بین روش C و MB1 تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد. پس از یک هفته کاربرد نیز روش C نسبت به بقیه روشها بجز MB1 برتری معنیدار آماری نشان داد(05/0P<) ولی اختلاف دو روش C و MB1 معنیدار نبود. در اولین کاربرد روشها، کارایی روش C در تمیزکردن دندانهای قدامی بطور معنیداری بیشتر از روشهای MS، Bass و MB2 بود (05/0P<). روش MB1 نیز از این نظر نسبت به روشهای دیگر برتری معنیداری نشان داد اما بین دو روش MB1 و C تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت. پس از یک هفته کاربرد روشها نیز، کارایی روشهای مختلف در تمیزکردن دندانهای قدامی تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. از نظر زمان مورد نیاز برای آموزش یادگیری و کاربرد, از نظر آماری روش C تنها از روشهای Bass و Roll و نیز روش MBI فقط از روش Roll وقتگیرتر بودهاند؛ همچنین روش MB2 نیز از روشهای Boss, Roll و MS به صورت معنیداری وقتگیرتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: بر اساس تحقیق حاضر به نظر میرسد با استفاده کامل و صحیح از روشها، از نظر برداشت پلاک میکروبی روشهای C و MB1 که طی آن روشهای Bass و Roll بطور مستقل ولی متوالی بکار میرود، کارآمدتر از سایر روشها میباشند ولی با گذشت زمان از کارایی روشها و اختلاف بین آنها کاسته میشود که به نظر میرسد این امر ناشی از کاهش دقت عملکننده و عدم رعایت تمام جزئیات روش باشد؛ همچنین هر چند زمان لازم برای روشهای مختلف تفاوت دارد، ولی زمان لازم برای مؤثرترین روشها (C و MB1) با یکدیگر و با بیشتر روشهای دیگر تفاوت معنیدار نداشته است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |