هدف: مطالعهحاضر باهدف ارزیابی روند القای استخوانسازی و تعیین حجم استخوان جدید پس از کاشت اکتاکلسیم فسفات (OCP) و ژلاتین ماده زمینهای استخوان (BMG) به تنهایی و یا در حالت ترکیب با یکدیگر در محل ضایعات استخوانهای پهن موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 100 سر موش صحرایی جوان بالغ (5-6 هفتهای) با وزن متوسط 120-150 گرم از جنس نر و از نژاد Sprague Dawley مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهها به طور تصادفی به گروههای آزمایشی (مورد) (OCP/BMG, BMG ,OCP) و شاهد تقسیم شدند. در گروههای آزمایشی، ضایعهای به قطر 5 میلیمتر بر روی استخوان پاریتال ایجاد شد و مقدار 5 میلیگرم OCP و BMG به تنهایی و یا حالت ترکیب OCP/BMG (به نسبت 1:4) در محل ضایعه کشت داده شد. در گروه شاهد از هیچ مادهای در محل ضایعه استفاده نشد. به منظور بررسی روند القای استخوانسازی و اندازهگیری حجم استخوان جدید، 5، 7، 14، 21 و 56 روز پس از کاشت، نمونهبرداری انجام شد. پس از آمادهسازی بافتی نمونهها, تهیه مقاطع و رنگآمیزی آنها با استفاده از هماتوکسیلین- ائوزین (H&E) و آلسینبلو، درصد حجمی استخوان جدید ساختهشده در تمامی گروهها به وسیله میکروسکوپ نوری و عدسی چشمی مدرج و نیز روش هیستومورفومتری, مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SAS و آزمون آماری ANOVA مورد تحلیل قرار گرفتند؛ علاوه بر آنالیز واریانس برای هر متغیر به طور جداگانه میانگین، انحراف معیار، خطای معیار و ضریب تغییرات نیز محاسبه گردید. مقایسه بین میانگین اندازههای بهدست آمده در گروههای آزمایشی با یکدیگر و با گروه شاهد با استفاده از آزمون چند دامنهای Duncan و در سطح 05/0 انجام شد.
یافتهها: روند القای استخوانسازی در گروههای آزمایشی (مورد) 5-14 روز پس از کاشت آغاز شد. در طی روزهای بعد، ضمن افزایش تدریجی حجم استخوان جدید, با ظهور حفرههای مغز استخوان و تشکیل مغز استخوان خونساز, استخوان جدید از تکامل بیشتری برخوردار شد و همزمان مواد کاشته شده نیز به مرور جذب شدند. در گروه شاهد، 56 روز پس از عمل, محل ضایعه به وسیله بافت همبند متراکم، اشغال شد و جزایر کوچکی از استخوان جدید در مجاورت و چسبیده به حاشیه ضایعه و استخوان میزبان مشاهده گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه هیستومورفومتری، بیشترین میانگین حجم استخوان جدید ساختهشده مربوط به گروه آزمایشی OCP/BMG بود؛ پس از آن گروههای آزمایشی OCP و BMG دارای بیشترین و گروه شاهد دارای کمترین حجم استخوان جدید بودند. حجم استخوان جدید در تمامی گروههای آزمایشی نسبت به گروه شاهد از افزایش معنیدار آماری برخوردار بود (05/0P<).
نتیجهگیری: ترکیب OCP/BMG در تمایز سلولهای استئوبلاست, القای استخوانسازی و در نهایت استخوانسازی جدید از قدرت بیشتری برخوردار میباشد؛ به نظر میرسد استفاده از ترکیب این دو ماده میتواند در ترمیم نقائص استخوانی جمجمه مفید واقع گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |